1-بعضی وقت ها یک نفر راست راست می ایسته جلوی روت و بهت توهین می کنه. اما تو نمی خواهی جوابش رو بدی. نمی خواهی پرده از ما بین شما برداشته بشه. فکر می کنی ممکنه بعدها با هم برخورد داشته باشید و اون روز شرمنده می شی. اما توهین تا جایی ادامه پیدا می کنه که دیگه طاقتت تموم می شه و جواب طرف رو می دی اما تا جای ممکن از توهین کردن بهش پرهیز می کنی و سعی می کنی از خودت دفاع کنی. حالا بعد تمام شدن ماجرا به یاد اون اتفاقات می افتی و صحنه هاش رو مثل یه فیلم توی ذهنت مرور می کنی که نکنه تو زیاده روی کرده باشی و شخصیت خودت رو حفظ نکرده باشی. با خودت می گی شاید اشتباه کردی و نباید اون رفتارها رو نشون می دادی، اما وقتی به یاد رفتارش با خودت و خانواده ت می افتی آروم میشی و می گی: چاره ای نبود، خودش خواست.
2-فکر کن یک نفر وسط این جنجال و اوضاع درهم ریخته میاد و دخالت بیجا می کنه و با این کارش، اوضاع بدتر میشه(البته ممکنه قصد خوبی داشته باشه) تو به طور غیر مستقیم و مودبانه ازش می خوای که این کار رو نکنه. بعد در کمال حیرت برمیگرده و سرت فریاد می زنه و می گه که بهش ربطی نداره. من هم از اول همین رو به صورت مودبانه گفتم. به شما ربطی نداره پس با دخالتت کار رو خراب تر نکن.
3-بعضی وقت ها هست که شرایط طوریه که دچار استرس و تنش شدید می شی و اگه همین طور ادامه پیدا کنه، اوضاع بدتر و بدتر میشه. اما یکی هست که با خونسردی و رفتار فوق العاده اش آرامش رو برمی گردونه و تو اونقدر آروم می شی که سعی می کنی همه چیز رو از یاد ببری و اون موقع چقدر خوشحالی که همچین کسی رو داری.
***********************************
پی نوشت:روزهای سختی رو دارم می گذرونم. قسمتی از این روزها گذشته و امیدوارم بقیه اش هم بگذره تا آرامش دوباره ای پیدا کنم.
فعلا بای.
آره تنش و استرس مشخصه از پستت...کم نیار...فکر کوتاه اومدن و ...نکن که نزنی خوردی...بعدشم فکرشو نکن..هر کاری کردی هر چی گفتی حتما لازم بوده و باید میشده...خدا رو شکر بخاطر شماره ۳ .....
سلام پرنده کوچک
خیلی خوب اوضاعت رو می فهمم و احساست رو با همه وجود درک می کنم . منم اتفاقی تو همین مایه ها واسم افتاده بود. هنوز هم گاهی پیش میاد که بهش فکر کنم ! اما یه فرقی داشت و اون این که اون موقع کاملا تنها بودم . این روزها هم میگذره پس صبر کن که تنها راه حل . رهاش کن و اون وقت احساس می کنی خودت هم رها شدی و تازه به آرامش می رسی. گذشت زمان همه جیز رو حل می کنه.امیدوارم زودتر این روزهات بگذره .
سلام
مطلبت رو خوندم منم کاملا باهات موافقم
موفق باشی
به منم سر بزن
خداحافظ
دور گردون گر دو روزی بر مباد دل نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد دل نرفت
دایما یکسان نباشد حال دوران غم مخور
سلام
اولین بار هست وبتون رو دیدم
جالب بود برام
منم آپم
خوشحال میشم بسرید
از اول تا آخر وبلاگتان را خواندم . خیلی استفاده کردم فقط حیف که دیر به دیر می نویسید .
امیدوارم این شرایط سخت هرچه زودتر سپری بشن.
سلام.با برگی از زندگی شخصی ام منتظر نظرتم دوست من
اگر مذهب برای من و تو آب نداشته باشه برای خیلی ها که نون داره .
ممنونم از نظرات لطفت پرنده جان. اگه نمینویسم ولی وبلاگت را میخونم. اگه کامنت مهمی داشته باشم هم برات مینویسم. این را گفتم که بدونی میخونم. همین. موفق باشی.